پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
دوست داشتم دورگه باشم!
نوشته شده در پنج شنبه 12 آبان 1390
بازدید : 1195
نویسنده : منو تو

دقایقی با فقیهه سلطانی بازیگر «پرسه در مه»

دوست داشتم دورگه باشم!

فقیهه سلطانی در یکی از بعدازظهرهای وحشتناک گرم همین روزها روبه‌روی ما نشسته بود تا به اصطلاح به سوال‌های عجیب و غریب ما جواب بدهد.
 


با همان چیزی روبه‌رو شدیم که انتظارش را داشتیم. فقیهه سلطانی در یکی از بعدازظهرهای وحشتناک گرم همین روزها روبه‌روی ما نشسته بود تا به اصطلاح به سوال‌های عجیب و غریب ما جواب بدهد. سوال‌هایی که موقع جواب دادن به هرکدام‌شان به یک بخش از زندگی‌اش می‌رسید، می‌خندید، احساساتی می‌شد، به وجد می‌آمد و در تمام آن لحظه‌ها خودش بود، خود خودش. دختر مهربان یک پدر روحانی که با تشویق‌های پدر جلو و جلوتر آمده و هیچ چیز نتوانسته او را متوقف کند: «پدرم رفت تحقیق کرد و گفت بازیگری کاری است که اگر درست وارد آن بشوی، دیگر همه چیز خوب پیش می‌رود.» از لابه‌لای صحبت‌هایش خیلی خوب می‌توانی بفهمی تا چه اندازه تحت تاثیر دنیای روشنفکرانه و بزرگ پدر است: «پدر همیشه به ما و بقیه می‌گوید درست باشید، اما اگر کسی دوست نداشت، هیچ‌وقت مجبورش نمی‌کند. چون معتقد است خدا خودش گفته که انسان‌ها را آزاد آفریده تا خودشان راه خودشان را انتخاب کنند.»





از درخشش در فیلم به یادماندنی «معجزه خنده» تا همین روزها که سریال «پرسه در مه» و پخش دوباره «نشانی» روی آنتن رفت، فقیهه سلطانی همین بوده. همین‌قدر گرم، مهربان و پر از انرژی. مثل سالی که در آن به دنیا آمده، هرچند هنوز خودش هم نمی‌داند باید خودش را متولد سال «اسب» بداند یا براساس آن چیزی که در شناسنامه‌اش آمده یک «ببر» باشد. اما هیچ‌کدام از اینها نمی‌تواند آن‌قدرها مهم باشد. او فقیهه سلطانی است.


:: موضوعات مرتبط: تفریح و سرگرمی , سینما ایران و جهان , ,
:: برچسب‌ها: فقیهه سلطانی , بازیگر , تلویزیون , پرسه در مه , بازیگری ,



تعداد صفحات : 116
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 116 صفحه بعد